۱۳۹۴ خرداد ۸, جمعه

ايران - نیاز رژیم به بازی با کلمات

نیاز رژیم  اخوندي به بازی با کلمات

مذاکرات لوزان سوئیس

 خامنه‌ای دردیدار روز 6خرداد با نمایندگان مجلس رژیم مد‌عی شد که در مورد برنامه هسته‌یی رژیم بن‌بستی در کار نیست و: ”باید همه باور کنند اگر از ظرفیت داخل استفاده شود، حل مسأله هسته‌یی آسان می‌شود. هسته‌یی الآن به‌صورت گره درآمده است. غیر از هسته‌یی هم مسائل دیگری هست که اگر داخل را تقویت کنیم حل خواهد شد“.

به‌کار بردن چنین عباراتی در مورد مذاکرات توسط خامنه‌ای دقیقاً ناشی از دجالگری و بازی با کلمات است که این روزها سردمداران رژیم و تیم مذاکره‌کننده هسته‌یی به آن متوسل می‌شوند.
توسل به الفاظ مختلف و مواضع ضد و نقیض سردمداران رژیم و مذاکره‌کنندگان هسته‌یی رژیم نیز ناشی از بن‌بستی است که نظام در مورد مذاکرات اتمی با آن روبه‌رو است.

اگر در مسیر مذاکرات بن‌بستی وجود ندارد و به قول خامنه‌ای تنها یک گره ”ناقابل“ وجود دارد، چگونه است که تیم مذاکره‌کننده هسته‌یی به‌خصوص اعضای ارشد آن نظیر ظریف و صالحی از همان روز توافق لوزان با توسل به ترفندهای مختلف و از جمله بازی با کلمات تلاش دارند خفت و خواری رژیم در مذاکرات را لاپوشانی کنند.

اگر مذاکرات تنها دچار یک گره می‌باشد و بن‌بستی در کار نیست، دلیلی نداشت در حالی که مقامات آمریکایی بلافاصله بعد از توافق لوزان، فکت شیت آمریکایی را منتشر کردند، مذاکره‌کنندگان رژیم با توسل به انواع و اقسام مواضع متفاوت و متناقض، از انتشار فکت شیت رژیم سرباز بزنند، و دست آخر هم صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم بگوید فکت شیت همین حرفهایی است که من، ظریف و عراقچی گفته‌ایم و می‌گوییم.

تلویزیون شبکه خبر رژیم 17اردیبهشت 94 بازی با الفاظ توسط مقامات مذاکره‌کننده رژیم را در مورد فکت شیت. به‌خوبی بازتاب داده است. مواضعی که قبل از هر چیز بیانگر سرگیجه دست‌اندرکاران مذاکره هسته‌یی است.

صالحی: ”سازمان انرژی اتمی با کمک وزارت امور خارجه فکت شیتی را تنظیم کردند که در اختیار جناب آقای دکتر ظریف هست به‌عنوان مسئول ارشد مذاکره کننده... “

کمالوندی (سخنگوی انرژی اتمی رژیم) : ”بنای ما بر این نبوده که وارد یک جنگ فکت شیتی بشیم“.

عراقچی: ”فکت شیت مکتوب را فعلاً بنای ارائه کردن نداریم ولی اگر لازم باشه این کار را حتماً خواهیم کرد. “

ظریف: ”هیچ فکت شیت ایرانی وجود ندارد. ببینید، وزارت‌خارجه چیزی را منتشر نکرده، چند تن از دوستان ما یک رشته دست آوردهای ما از این مذاکرات را نوشته‌اند .“

دست آخر هم روحانی با طلبکاری از دلواپسان رژیم مدعی می‌شود: ”فکت شیت ما که قبل از آمریکا منتشر شد من تعجب می‌کنم... من نمی‌دانم چطور بعضیها حافظه شون ضعیف شده“ (تلویزیون شبکه خبر 10اردیبهشت 94)

نکند این هذیان گویی‌های متناقض تنها به‌دلیل وجود گرهی در مذاکرات است؟

اکنون نیز بازی باکلمات در زمینه پروتکل الحاقی و بازرسیهای مدیریت شده از مراکز نظامی و... بازی رایجی است که مقامات مذاکره‌کننده رژیم به آن متوسل می‌شوند.

وقتی دلواپسان نظام تیم مذاکره‌کننده را زیرضرب می‌گیرند که چرا پروتکل الحاقی را پذیرفته‌اند، عراقچی مدعی می‌شود که تنها بازرسی مدیریت شده از مراکز نظامی پذیرفته شده است، به این ترتیب که بازرسان آژانس به نزدیکی سایتها و مراکز نظامی می‌آیند و بدون این‌که وارد آنها شود از اطراف سایتها نمونه‌برداری می‌کنند.

در جلسه غیرعلنی مجلس رژیم ظریف و عراقچی اعتراف می‌کنند که بازدید از مراکز نظامی را پذیرفته‌اند، اما وقتی که اظهارات آنها مورد اعتراض نمایندگان دلواپس قرار می‌گیرد و دلواپسان اظهارات آنان را علنی می‌کنند، عراقچی تکذیب می‌کند که چنین حرفی را گفته و در این رابطه غوغایی در درون رژیم برپا می‌شود.
عراقچی به‌رغم تکذیبه‌اش در جلسه غیرعلنی مجلس رژیم، به فاصله دو روز بعد در مصاحبه با شبکه دو رژیم می‌گوید: ”خطوط قرمز و چارچوبها تحت نظر رهبری تدوین و طراحی می‌شود و بعد به تیم مذاکره‌کننده ابلاغ می‌شود. بسته به شرایط ممکن است در یک دوره زمانی برخی از خطوط و بعضی از تصمیمها و چارچوبها جابه‌جا بشوند این مشکل خاصی نیست دوباره ابلاغ می‌شود و تیم مذاکره‌کننده عمل می‌کند. ما دستوری که داشتیم این هست که با آژانس همکاری بکنیم در مذاکرات، یکی از این چارچوبهای متعارف پروتکل الحاقی است. در مذاکره پذیرش پروتکل الحاقی جز یکی از مواردی بوده که به ما اختیار داده شده بوده که بپذیریم“ (تلویزیون شکبه دو رژیم5خرداد94)

ملاحظه می‌شود که معاون وزیرخارجه رژیم به‌رغم لفاظیها و ضد و نقیض گوییهای قبلی چگونه اعتراف می‌کند پروتکل الحاقی را در چارچوب اختیاراتی که خامنه‌ای به تیم مذاکره‌کننده داده است پذیرفته‌اند، و حتی می‌گوید ممکن است بعضی از مرز سرخ ها جابه‌جا شوند، یعنی این‌که ممکن است مرز سرخهایی که خامنه‌ای برای مذاکرات تعیین کرد جابه‌جا شود و امری که روزی از نظر خامنه‌ای مرز سرخ بود دیگر مرزسرخ نباشد و...

اگر بن‌بستی در کار نبود چرا مذاکره کننده‌گان رژیم یک بار و برای همیشه به صراحت نمی‌گویند که در مذاکرات چه چیزهایی را پذیرفته‌اند و چه چیزهایی را نپذیرفته‌اند، چه مواردی مرز سرخ است چه مواردی مرز سرخ نیست.

واقعیت این است که برخلاف ادعای خامنه‌ای مبنی بر این که درمذاکرات هسته‌یی بن‌بستی در کار نیست، اظهارات متناقض مقامات مذاکره‌کننده رژیم و بازی با الفاظ آنها، و جنگ و جدال بی‌سابقه باندهای درونی رژیم دقیقاً بیانگر بن‌بستی است که رژیم با آن درگیر است.

البته بالاتر از همه، آنچه شاخص بن‌بست رژیم در بحران اتمی است، مواضع دوگانه خامنه‌ای و سیاست یکی به میخ و یکی به نعل وی در این رابطه است که عملاً باعث جنگ و جدال بیشتر باندهای درون رژیم شده و هرچه به ضرب‌الاجل 10تیر نزدیک می‌شویم بحران شقه وشکاف درون رژیم حادتر می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر