۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

ايران - خامنه‌ای در بن‌بست یمن

آخوند خامنه‌ای در بن‌بست یمن :

سخنرانی خامنه‌ای به‌مناسبت عید مبعث

اظهارات خامنه‌ای به‌مناسبت عید مبعث در روز 26اردیبهشت در جمع سران نظام و سفرا و نمایندگان کشورهای اسلامی در تهران، با حرفهای یک ماه پیش او، تناقض بسیار بارزی داشت. خامنه‌ای در آن سخنرانی (20فروردین)، با کلمات خیلی تندی به دولت عربستان حمله کرد و گفت: «اینها قطعاً ضربه خواهند خورد. قطعاً بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد».
آخوند گلپایگانی رئیس دفتر خامنه‌ای هم چند روز پیش گفت: «به‌زودی ”آل سعود“ به ”آل سقوط“ تبدیل می‌شود». (تسنیم_ 12اردیبهشت 94)

اما این‌بار، لحن خامنه‌ای مؤدبانه یا به عبارت دقیقتر بسیار ضعیف و فروخورده بود، از هتاکی علیه عربستان خودداری کرد و حتی گناه جنگ در یمن را هم به گردن آمریکا انداخت و گفت که اینها فریب آمریکا را خوردند. همچنین درست بر عکس یک ماه پیش که گفته بود: «ما در موارد متعدد با سعودیها اختلاف داریم»، این بار روی موارد اشتراک دست گذاشت و گفت: «ما با کشورهای منطقه خلیج فارس منفعت مشترک داریم».

بین این دو دستگاه متناقض، یعنی حرفها و مواضع این‌بار خامنه‌ای با موضع یک ماه پیش او، البته باید اصالت را به موضع کنونی داد و موضع یک ماه پیش را نمایشی و تهدیدهای توخالی تلقی کرد. به یک دلیل ساده، به‌دلیل تعادل قوا! تعادل قوایی که طی یک ماه گذشته در همه زمینه‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی مداوماً به زیان رژیم پیش رفته تا جایی که اکنون رژیم در معادلات منطقه‌یی چندان محلی از اعراب ندارد.

این واقعیت در اظهارات هر یک از سردمداران رژیم دیده می‌شود و همه آنها، خودآگاه یا ناخودآگاه، به این تعادل‌قوا که در همه زمینه‌ها به‌شدت به زیان رژیم است، اذعان می‌کنند. به‌طور مثال آخوند موحدی کرمانی نماینده خامنه‌ای در نمایش جمعه تهران (۲۵/۲/۹۴) با حمله به کشورهای اسلامی و مجامع جهانی به‌خاطر حمایتشان از عربستان، به موقعیت سیاسی برتر عربستان و انزوای رژیم اعتراف نمود و روحانی آه و ناله کرد که عربستان با «دلار و بمب» کار خودش را پیش می‌برد.

یک نمود دیگر از تعادل قوای به‌شدت نابرابر طرفین که در روزهای اخیر نمایان شده، جنجال بر سر کشتی حامل به‌اصطلاح کمکهای انسانی برای یمن است که در آن شاهدیم که رژیم چطور از آن هارت و پورتهای روزهای اول کوتاه آمده و افخم سخنگوی وزارت‌خارجه رژیم ابراز امیدواری می‌کند که «این کمکها در کوتاهترین زمان و در هماهنگی با دفتر کمکهای انسان‌دوستانه سازمان ملل به دست مردم یمن برسد».

از طرف دیگر آخوند موحدی در همان نمایش جمعه تهران گفت: «آقای اوباما در کمپ دیوید به کشورهای خلیج فارس… می‌گوید از ایران نترسید». اما خامنه‌ای در سخنرانی (25/2) خود به کشورهای اسلامی هشدار داد که «استکبار، دشمن موهوم ایجاد می‌کند تا آنها را از همدیگر بترساند».

این قبیل تناقضات به این یک مورد، یا چند مورد محدود نمی‌شود؛ یک امر جریان‌وار است. پاسدار سلامی جانشین سرکرده کل سپاه پاسداران هم با الفاظ شداد و غلاظ و هارت و پورت بسیار عربستان و کشورهای منطقه و آمریکا را یک جا تهدید به جنگ و «سرب داغ» کرد… اما از طرف دیگر پاسدار محسن رضایی صراحتاً گفت: «ما، نه می‌توانیم و نه می‌خواهیم نیروی مسلح بفرستیم» (تلویزیون رژیم ۲۳/۲/۹۴)

یا علی لاریجانی ضمن اظهار برائت از هر گونه امپراتوری‌گری و سلطه‌جویی گفت: «اگر خدای ناکرده رژیم صهیونیستی به شما حمله کند، ایران از شما دفاع می‌کند، چرا که ملت شما مسلمان است».. (سخنرانی در مجلس ارتجاع ۲۳/۲/۹۴).

مبنای این تناقضات، تعادل قوای به‌شدت نابرابر موجود است و همین واقعیت است که خامنه‌ای را هم وامی‌دارد که با گذشت یک ماه، لحن خود را این‌چنین تغییر دهد و حتی دست دریوزگی به سمت عربستان و کشورهای منطقه دراز کند.

اما این تناقض‌گوییها و شاخ و شانه کشیدنها، با اظهارات اخیر خامنه‌ای پایان نخواهد یافت، زیرا ولی‌فقیه به‌شدت نیازمند روحیه دادن و سر پا نگه‌داشتن نیروهای دلواپس و روحیه باخته رژیم در داخل و خارج است؛ به‌خصوص که دیگر، توان تغذیه مادی آنها را، با پول و سلاح ندارد و تلاش می‌کند با ضرب این قبیل دود و دمها و تبلیغات صورت رژیم را سرخ نگه‌ دارد تا آنها نفهمند که وضعیت تا کجا داغان است و زنگهای خطر چطور از هر سو به صدا درآمده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر